شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶ ق.ظ
- هر ترجمه ای برایم حکم برگی از عمرم را دارد. با انتشار هر ترجمه خودم را پیرتر اما امیدوارتر حس می کنم، امیدوار به این که در آن سالهای پیری اگر به پشت سر نگاه کنم، عمر رفته را بیهوده نخواهم یافت.
- ترجمه شکوه زندگی حاصل یک سال پر تب و تاب است. در آن ایام طوفانی، کار و ترجمه تنها ستونی بود که من را محکم نگه می داشت.
شکوه زندکی روایت آخرین عشق فرانتس کافکا است. میشائیل کومپفمولر از پس کافکای اندوهگین، کافکایی دیگر را به ما می نمایاند؛ کافکای عاشق را. او در تصویری درخشان، شکوه زندگی را زیر سقف خانههای محقری به ما می نمایاند که کافکا و دورا دایامانت مدام از یکی شان به دیگری اسباب کشی می کردند، شکوهی که به قول کافکا همیشه و همه جا حاضر است و تنها کافی است که آن را فرابخوانیم. این رمان جایزه ادبی معتبر ژان مونه (2013) را نیز برای نویسنده اش به ارمغان آورده است و تاکنون به بیست و چهار زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
- این سومین ترجمه ام است که ربطی به کافکا دارد. بعد از یک زندگی نامه و رمان عروسک کافکا که حالا به چاپ دوم رسیده، این سومی است.
در طول ترجمه اثر بارها پیش آمد که برای ترجمه درست عبارتی با نویسنده مکاتبه کنم. خلاصه برگ سبزیست تحفه درویش و امیدوارم خوانندگان را خوش آید.
ارادتمندتان
محمد همتی
مترجم کوچک زبان و ادبیات آلمانی
بخشی از کتاب را می توانید در سایت نشر نو به این نشانی بخوانید.